دیکشنری
داستان آبیدیک
زراعت کار
english
1
general
::
farmer
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
زدو
زدوخورد همگانی
زدودگی
زدودن
زدوده
زدی به خال
زر
زر اندود کردن
زر خرید
زر و سیم
زرآوند
زراعت
زراعت آبی
زراعت دیم
زراعت دیمی
زراعت کار
زراعت کردن
زراعتی
زراعی
زرافه
زراندود
زراندود کردن
زربت زدن
زربفت
زرپرست
زرپرستی
زرپور
زرتشت
زرتک
زرخرید
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید